علي جونعلي جون، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
پرنيان جونپرنيان جون، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
نسيم بلانسيم بلا، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره
ارسلان بلاارسلان بلا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

☺ كوچولو هاي خانواده ي ما☻

ماه رمضان

ماه رمضان من به خاطر بيماريم توي ماه مضان توي پاييز و زمستان روزه مي گيرم. اينو گفتم اگر بعضيا توي پاييز زمستون ديدن تعجب نكنن ...
23 تير 1394

بالاخره

بالاخره تونستم از بيمارستان مرخص بشم دو روز بستري بودم.!!!!!!!!!!!!! فقط گفتم اونايي كه يكي دو ماهه بستري بودن از حرص چشاشون در آد!!!!منو بردن اتاق ايزوله.واي ما ته يك راهروي تنگ تاريك بودم.از راهرو كه مي رفتي يك ني ني هاي ناناز اي بودن بيشترشونو گذاشته بودن تو دستگاه.يكيشون كه فكر كنم فقط گريه مي كرد.مامانم رفت ديد گفت خانومه همش آرايش مي كنه(هم مامانش هم پرستار)بعدشم كلي دلم سوخت .بدبخت سرم زده بده سرم تموم شده دستش درد گرفته .چون آنژوكت نداشته هوا مي رفته توي رگش رگشم پاره شده.اين بدبخت هيي مي خواسته به مامانش يا به پرستار بفهنمونه نمي تونسته. راستي كيا آبله مرغون گرفتن؟توي نظرات...
23 تير 1394

شناسنامه ي سندي

شاید تعجب انگیز باشد ولی سندی موجودی آبزی نیست. او از خشکی و از ایالت تگزاس آمده است. او بیشتر اوقات با باب اسفنجی کاراته بازی می کنند. سندی خانه خود را از درخت بلوط ساخته است. ...
23 تير 1394

مسافرت ها

خب سلام و سلام صد تا سلامـــــــــ.مي بينم همه ا از مسافرت برگشتن يا دارن مي رن مسافرت         البته به بعضيا كه دسترسي ندارم،لابد اونا هم الان توي ماسفرتن!!!هـــــــــــــــــــي دلم لك زده واسه بيرون ولي من نمي تونم برم.به خاطر آبله مرغونم. دلم مي خواد برم خريد بريم بيرون شيك بخوريم ولي همش بايد بشينم تو خونه و بازي كنم ديگه حوصله ام سر رفته جم جونيور هم همش كارتوناي قديمي مي زاره و ازشون خوشم نمياد.تنها چيزاي خوبش آواتار و خانواده ي استيونزه. حوصله ام ندارم كه داستان بنويسم يا كتاب بخونم جديدا به بابام سفارش كردم بستني وانيلي و توت فرنگي بگيره هر دوتاش واسم خوبه واسه همين مي خوام يه دسر خوشمزه درست كنم تا يه لذتي...
17 تير 1394

ساخت كارت پستال

سلام مي خواستم بهتون ساختن كارت پستال با برنامه پوينت يا همون نقاشي رو ياد بدم نمونه كار خودم خب مرحله ي اول: يك خط سياه وسط صفحه بكشيد. حالا صفحه ي شما به دو قسمت مساوي تقسيم شده است دو رنگ متفاوت انتخاب كنيد و يك رنگ را به قسمت چپ و ديگري را به قسمت راست بزنيد به اين صورت: مرحله ي دوم طرح سمت راست رو با چند رنگ ديگه (قاتي پاتي باشه بهتره)شلوغ كنيد خط خطي كنيد نقطه بزاريد امواج بكشيد(با رنگهاي متفاوت)توجه داشته باشيد از خط بيرون نزنه و به قسمت سمت چپ نره اينجوري: مرحله ي سوم بعد از قسمت ابزار ها ، رديف يك از بالا ستاره اي رو فشار بديد و با اون شكل يك ظرف گلدان مانند رو بكشيد ب...
16 تير 1394

بچگي خودم

سلام من يك خاطره از بچگي خودم آوردم: فرداي تولد دو سالگيم بود كه با مامان بابا رفتيم پارك.خاله مليحه ام (مامان علي و پرنيان.البته اون موقع مجرد بود و تازه اومده بود تهران تزريقات مي خوند) هم اومده بود باهامون. رسيديم پارك. من سوار پيتكو پيتكو شدم.(از اين اسب هايي كه عقب جلو مي شن)كل اون روز رو پيتكو پيتكو سوار شده بودم و فقط ده دقيقه تاب سوار شدم. اولش هم يه 2-3 دقيقه اي الاكنلگ سوار شدم. شب شد و ما تو راه برگشت بوديم.آقا من هرچي مي ديدم مي گفتم مي خوام مامان بابا مامانم گفتن :«بزار واسه تولدش بخريم آره آره.» با اينكه يه روز از تولدم گذشته بود برام مي خريدن. ديگه هم پولي نموند كه چيز ميز براي شام بخريم .به زور يه بانك پي...
13 تير 1394