علي جونعلي جون، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
پرنيان جونپرنيان جون، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
نسيم بلانسيم بلا، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره
ارسلان بلاارسلان بلا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

☺ كوچولو هاي خانواده ي ما☻

نيني كوچولو ها

پيرمرد مهربون مزرعه داره تو مزرعه اش يه گاو پرشيا داره گاوا شير دارن ما رو دوست دارن ما ما مي كنن ماما مي كنن ادامه شو هر كي خريده مي دونه!!!!!!! ...
25 تير 1394

شعر از خودم

سلام يه شعر ديگه از خودمو آوردم. تو رو خدا يا كپي با ذكر منبع يا مطلب رمز دار.جور ديگه راضي نيستم. منظومه ي شمسي مي چرخيم و مي چرخيم دورسرت مي گرديم قربونت برم عزيزم دور و برت مي گرديم ***** خورشيد زيبا منم  نور مي دم و نور مي دم مي درخشم من زياد ذوب مي كنم خاك و آب ***** منم عطارد كوچولو اندازه ي ماهم كوچيكو قشنگم در خورشيد مي گردم ***** منم زهره قشنگ و گرمم سطحمم داغه مساحت عين مساحت زمين ولي برعكس مي چرخم ***** زمينم همينم كه هميشه ديدنم محل زندگي آدم حيوون هرچي كه بگينم هم دريا دارم هم خشكي آب رو سطحم خيلي بيشتر از خشكي (اين تيكه رو جم جونيور گفته ب...
25 تير 1394

شعر از خودم (من گلبرگم)

يه شعر آوردم خودم گفتمش اگه خوشتون اومد و كپي كرديديا رمز بزارين يا منبع ذكر كنيد.جور ديگه راضي نيستم و به عنوان خلافكار به ني ني وبلاگ معرفي تون مي كنم. ويز و ويز و ويز ويز ويز ويز ويز ويز ويز ويز ويز ويز ويز **** رنگش طلائي رنگه ويز ويز كنان خشك شده نصف طلائي هايش سياه شده زشت شدعه نصف طلائي هايش **** ويز و ويز و ويز عسل مي سازه عسل شيرين عسل طلا براي ما و بچه ها زحمت مي كشه خيلي زياد متشكريم زنبور بلا ...
25 تير 1394

توجه توجه خبر بسيار بسيار مهم

من هفته ي ديگه ميرم پيش همه ي كوچولو هاي خونواده و كلي خبر واستون ميارم. راستي من دو روز بستري شدم:(آزمايش خون هم دادم به خاطر اينكه دو روز چيزي نخرده بودم وقتي مي خواستن سرم بزنن اصن رگم پيدا نمي شد!!!! عكس آزمايش خون رو بعدا ميارم ...
25 تير 1394

سلام سلام

سلام به همه من خيلي دلم حيوون خونگي مي خواد. يه زماني همستر داشتم اما هر 4 تاشون مردن!!!!!بيچاره ها!!!!من دلم يا پرنده مي خواد يا سگ هركي موافقه با هام لطفا بگه ...
25 تير 1394

كافه گلاسه

سام سلام ديشب خيلي خوش گذشت!!!!بزن و بكوپ پايكوبي.آخر سر اينقدر شلوغ كرده بودم كه نيرو انتظامي هم كه اومده بودن مردم رو ببرن تو پياده رو رقصيد!!!! ما اينيم ديگه. خيلي خوب بود هوووووووووووووووووووووووووو هو هو . آخر شب ساعتاي 1-2 اينا رفتيم كافه گلاسه خورديم!!!!!!!!!!!! اينقدر پرت هوهو بودم كه يادم رفت عكس بگيزم بزارم براتون خلااصه كلي رقصيديم . پزن و بكوب كرديم ...
24 تير 1394